شبیه زنجیری ها ...
که غریبه ها را بیشتر از هر آشنایی
آدم ِ درد و دل حساب می کنند ... کنار من بنشین !سرباز گمشده ای هستی که از ترس باران
به یک مخروبه پناه می برد ...
کودکی سیاه پوست که از ترس کرکس های کروات زده
برای دوربین ها دست تکان می دهد
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و ششم دی ۱۳۹۲ ساعت 15:32 توسط kimiya
|
سلام به همه ی دوستای گل مجازی. خوبید؟ خوشید؟ من کیمیا هستم از تهران قصدم از درست کردن این وب تفریح و البته پیدا کردن دوستای خوب بود.